همايونهمايون، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

همایون مامان و بابا

16

سلام عزیزم . خوبی انشائ الله که همیشه خوب باشی دیروز چقدر پشت سر مامانی ( مامان خودم!!!) گریه کردی عزیزم وقتی تو گزیه کردی منم اشکام سرازیر شد . برای مامان خیلی دلم تنگ میشه خوب خیلیم  تلفنی صحبت میکنیم ولی نمیدونم چرا. ناز مامان دو روزه که صبح که بیدار میشی خودت  از تختت میای رو تخت ما و بعدم میای پایین انقدر به راه رفتنت ادامه میدی تا یه جایی منو ببینی ( معمولا" تو آشپزخونه ام) این خونه خیلی بزرگه اما وقتی خونه خودمون ساخته بشه کوچکتر به نظر میاد .خونه های دوبلکس معمولا" کوچکتر به نظر میان خوب بستگی به متراژ زمین هم داره ( بابا یه پا مهندس شدما!!!) زمین ما کوچیکه فقط ١١٩ متر در حال حاضره ولی بعدا بزرگتر میشه با احتساب ...
13 مهر 1390

16

سلام عزیزم .خوبی انشائ الله که همیشه خوب باشی دیروز چقدر پشت سر مامانی ( مامان خودم!!!) گریه کردی عزیزم وقتی تو گزیه کردی منم اشکام سرازیر شد . برای مامان خیلی دلم تنگ میشه خوب خیلیم تلفنی صحبت میکنیم ولی نمیدونم چرا. ناز مامان دو روزه که صبح که بیدار میشی خودت از تختت میای رو تخت ما و بعدم میای پایین انقدر به راه رفتنت ادامه میدی تا یه جایی منو ببینی ( معمولا" تو آشپزخونه ام) این خونه خیلی بزرگه اما وقتی خونه خودمون ساخته بشه کوچکتر به نظر میاد .خونه های دوبلکس معمولا" کوچکتر به نظر میان خوب بستگی به متراژ زمین هم داره ( بابا یه پا مهندس شدما!!!) زمین ما کوچیکه فقط ١١٩ متر در حال حاضره ولی بعدا بزرگتر میشه با احتساب مقادیری که از دو ...
13 مهر 1390

15

سلام عزیزم همایون جون . همه ضعف میکنن از سلام کردن قشنگت . کوچولوی مامان اگه یک موقع هایی نتونستم اونجوری که میخواهی درکت کنم متاسفم . عزیزم در زندگی همه مامانای کارمند یه همچین موقعیتهایی هست گاهی که شیر درونمون از فرط خستگی و مسایل سرکار و زندگی بیدار شده و موقعی تازه متوجه اطراف خودمون میشیم که کوچولومون با چشمهایی پر از اشک آویزان پاهامون شد، تازه یادمون می آید که این بچه مونه . همون موجود کوچکی که از همه دنیا بیشتر دوستش داریم . شیر درونمون جایش را به یک مادر خسته میدهد تا او را بغل کنیم و همراهش گریه کنیم و قربان صدقه اش برویم تا شاید ببخشد و فراموش کند.  عزیزم . همیشه خوب باش.قربونت بشم .مامانت
11 مهر 1390

15

سلام عزیزم همایون جون . همه ضعف میکنن از سلام کردن قشنگت . کوچولوی مامان اگه یک موقع هایی نتونستم اونجوری که میخواهی درکت کنم متاسفم . عزیزم در زندگی همه مامانای کارمند یه همچین موقعیتهایی هست گاهی که شیر درونمون از فرط خستگی و مسایل سرکار و زندگی بیدار شده و موقعی تازه متوجه اطراف خودمون میشیم که کوچولومون با چشمهایی پر از اشک آویزان پاهامون شد، تازه یادمون می آید که این بچهمونه . همون موجود کوچکی که از همه دنیا بیشتر دوستش داریم . شیر درونمون جایش را به یک مادر خسته میدهد تا او را بغل کنیم و همراهش گریه کنیم و قربان صدقه اش برویم تا شاید ببخشد و فراموش کند. عزیزم . همیشه خوب باش.قربونت بشم .مامانت
11 مهر 1390

14

سلام عزیزم همایون جون  پسرم تو نهال کوچکی هستی که در باغچه زندگیم رشد می کنی . همچو باغبانی به پایت شیره جانم را می ریز م و   در انتظار شکوفه دادنت بی قرارم. تو قد می کشی و بزرگ می شوی و هر روز مستقل تر   اما من شکسته تر و به تو محتاج تر. امروز تو در آغوش من جای می گیری و دور نیست فردایی که   دستان نیازمند من در دستان تو جای گیرد. امروز تو برای   بلند شدن و ایستادن نیاز به دستان من داری و فرداها من برای استوار ماندن به بازوی تو نیاز خواهم داشت. ...
22 شهريور 1390

14

سلام عزیزم همایون جون پسرم تونهال کوچکی هستی که در باغچه زندگیم رشد می کنی . همچو باغبانی به پایت شیره جانم را می ریز م و در انتظار شکوفه دادنت بی قرارم. تو قد می کشی و بزرگ می شوی و هر روز مستقل تر اما من شکسته تر و به تو محتاج تر. امروز تو در آغوش من جای می گیری و دور نیست فردایی که دستان نیازمند من در دستان تو جای گیرد. امروز تو برای بلند شدن و ایستادن نیاز به دستان من داری و فرداها من برای استوار ماندن به بازوی تو نیاز خواهم داشت. ...
22 شهريور 1390

13

 سلام . تازه یاد گرفتی بگی سلام اما درحد آهنگش . خاله معصومه( مربی مهدت ) دیروز انقدر ذوق کرده بود تو بهش گفتی آله . قربونت برم دیروز باباشی روزه گرفته بود حوصله هیچ کس و نداشت تو هم میخواستی باش بازی کنی منم مثل باباشی بودم ولی بازم یک کمی بات بازی کردم .عزیزم ما که برای کسی بد نمیخوایم ولی بعضیها خیلی سر به سرمون میذارن. شاید باباشی بیشتر از این موضوع دلش گرفته بود. . ..... امیدوارم همیشه خوش و خوب باشی. یه موقعهایی گوشیو برداری و یه چیزایی میگی من فقط الو رو میفهمم. ...
13 تير 1390

12

سلام عزیزم همایون مامان. شب جمعه ٢/٤/٩٠ برات جشن تولد تو باغ رستوران شکوفه الوند گرفتیم  با یه کیک خرگوشی .اگه شد از عکساش برات میذارم . قشنگم خیلی خدارو شکر کردم که بهمون کمک کرد تا یک سالت بشه خدارو صدهزار مرتبه شکر که سلامتی و در خانواده ما هستی . حالا خیلی توجه میکنم که بفهمم چی میگی .آخه سر و صداهایی در میآری و یه موقعهایی کلمات مارو تکرار میکنی. بلبل مامان دوست داشتم روز تولدت برات پیام بذارم . خیلی دوست دارم.
6 تير 1390

12

سلام عزیزم همایون مامان. شب جمعه ٢/٤/٩٠ برات جشن تولدتو باغ رستوران شکوفه الوند گرفتیم با یه کیک خرگوشی .اگه شد از عکساش برات میذارم . قشنگم خیلی خدارو شکر کردم که بهمون کمک کرد تا یک سالت بشه خدارو صدهزار مرتبه شکر که سلامتی ودر خانوادهما هستی. حالا خیلی توجه میکنم که بفهمم چی میگی .آخه سر و صداهایی در میآری و یه موقعهایی کلمات مارو تکرار میکنی. بلبل مامان دوست داشتم روز تولدت برات پیام بذارم . خیلی دوست دارم.
6 تير 1390