همايونهمايون، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

همایون مامان و بابا

36

1392/5/28 12:11
نویسنده : مامان زهره
234 بازدید
اشتراک گذاری

عزيزم همايون مامان خدارو شكر براي همه نعماتش و باز خدارو شكر كه سالمي براي همه بچه ها و براي همه مسلمونا دعا كن عزيزم .

اولاي تير رفتيم شمال و دو سه روزي بوديم و برگشتيم. خوش گذشت ولي اميدوارم بازم بريم . اين چند وقته نشد بيام برات پيام بذارم . برات نوشتم كه تو كانون مهديه جشن فارغ التحصيلي داشتيد؟ يعني از كلاس دو تا سه ساله ها رفتي كلاس سه تا چهارساله ها . مباركت باشه.بوست ميكنم.  

پسرکم

خواستم برایت بگویم ...

تحلیل ِ کم وکاستِ این سه سال روزهایِ مادرانه ی مادرت را که تمام و کمال جمع کنی و بگذاری گوشه ای برای فردا....

می رسی به روزهایِ نابِ پدرانه ی پدرت که با کارگردانی هوشمندانه اش خیلی به جا و زیبا کلید خورد و به بار نشست

حسودی کرده ام به روزهای پدرانه ای که

فاصله ی سلمانی رفتن هایش هی و هی و هی زیاد شد

رسید...

به این همه عجله برای به خانه رسیدن

برای تقسیم کارهایی که شاید خیلی هایش قابل تقسیم هم نبود

برای دلجویی های به موقع

امدادهای دلچسب

کمک های کوچکِ به یاد ماندنی

هم دلی هایِ فراموش نشدنی

و همه و همه

بی نیاز به اجبار و یا خواهش کَسی ....

خواستم بگویم

یکی که قَدرش خیلی گِران است و اندازه اش خیلی میزان

در تمامِ لحظه هایت عاشقانه .... پدرانه ... حضور داشته و پا ب پای بچگی هایت ، کودکی نوشته ...خوانده ... تمرین کرده

روزهایت را زندگی کرده ....شب هایت را همراهی کرده

و دلخوش به پدر شدنش با همه ی سختی های سه سالِ اوِّلِ زندگیت مردانه در میانه ی میدان بوده است

خواستم بگویم یکی بی صدا در همه ی لحظه لحظه ها حضور داشته ..... با کمترین حرف ...با کمترین اشاره

خواستم از قولت برایش بگویم

متشکریم آقایِ باباشي

و حواسمان هست به خیلی از اتفاق ها ... روزمرگی هایِ غیرِ تکراری....و و قایعِ تکرار نشدنی

حتّی اگر به رویت ...... به رویمان نیاوریم

سه ساله شدنِ روزهای پدرانه ات مبارک آقایِ باباشي .........

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)